مرکز فروش یراق آلات، فقل درب حیاط و انواع دستگیره درب در تهران
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۰۸۰۴۹
یراق آلات از جمله مهم ترین اجزای یک ساختمان به شمار میروند. این اجزای به ظاهر کوچک آن چنان تاثیری در زندگی ما دارند که در نبود و خرابی آن ها زندگی مان دچار نقص می شود.
گروه بازرگانی خبرگزاری دانشجو_
آشنایی با مدرن ترین یراق آلات و دستگیره های ساختمانی
یراق آلات از جمله مهم ترین اجزای یک ساختمان به شمار میروند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دستگیره در از مهم ترین یراق آلاتی است که هر ساختمانی به آن نیاز دارد و بدون نصب دستگیره، درب ها کاملا بدون استفاده و ناقص باقی می مانند. دستگیره ها در جنس ها و طرح های مختلف طراحی و تولید می شوند و هر محصول برای یک کاربرد خاص مورد استفاده قرار می گیرد. از جدید ترین مدل های دستگیره می توان به دستگیره لوکس درب اشاره داشت که با تزئیناتی خاص ظاهری لاکچری به درب شما می بخشند. همچنین دستگیره های دیجیتال و هوشمند از سری جدید دستگیره های درب ساختمانی می باشند که می توانید با نصب این دستگیره ها علاوه بر زیبایی و کارایی به درب خود امنیت بسیار بالایی ببخشید.
انواع دستگیره دربدستگیره های ساختمانی بر حسب نوع کاربرد، طراحی و جنس به گروه های مختلفی دسته بندی می شوند. از لحاظ طراحی و تکنولوژی ساخت می توان این دستگیره ها را این چنین تقسیم بندی نماییم:
دستگیره مکانیکی دستگیره در پلاک دستگیره در رزت دستگیره هوشمند
طراحی و تولید دستگیره
همان طور که اشاره شد یکی از مدل های دستگیره در، دستگیره مکانیکی یا همان مدل های قدیمی دستگیره است که همه ما با آن ها آشنایی داریم. این دستگیره ها از سال های بسیار دور همواره مورد استفاده قرار می گرفتند و هنوز هم یکی از محبوب ترین محصولات در سری دستگیره های ساختمانی می باشند. دستگیره ها دارای دو مدل پلاک و رزت هستند. دستگیره پلاک از مدل قدیمی تر می باشد و دارای طراحی یکپارچه ای است. در مقابل دستگیره رزت قرار دارد که با نام دستگیره دوتکه نیز شناخته می شود که این مدل دارای طراحی متفاوت و شیک تر می باشد. برخی از خریداران تصور دارند که این دستگیره ها دارای کیفیت مناسبی نیستند و به راحتی از جا کنده می شوند. ولی باید بدانید با نصب صحیح دستگیره رزت یکی از با کیفیت ترین و مقاوم ترین محصولات را خواهید داشت. دستگیره ها برای کاربردهای مختلفی تولید می شوند و باید سعی نمایید از هر محصول متناسب با نوع کاربرد آن استفاده نمایید تا حداکثر کارایی را برای شما به ارمغان بیاورد. دستگیره درب اتاق، دستگیره سرویس، درب ورودی و دستگیره درب حیاط از انواع دیگر این محصولات می باشند.
همچنین دستگیره ها دارای آبکاری های متفاوتی می باشند که نوع آبکاری و جنس آن ها می تواند در قیمت دستگیره درب تاثیر گذار باشد. بهترین جنس دستگیره از زاماک با آبکاری pvd است. از برندهای معروف که در زمینه تولید دستگیره فعالیت دارند می توان به برند ایران، فوروارد، کلون و سپهر استیل اشاره داشت.
راهنمای خرید دستگیره درب
دستگیره هوشمند درب
از سری جدید محصولات دستگیره در که بسیار کاربردی و با کیفیت است می توان به دستگیره های دیجیتال و هوشمند اشاره داشت. این محصولات علاوه بر ایجاد ظاهری زیبا برای ساختمان، امنیت و آرامش را هم برای اهالی آن به ارمغان می آورند. دستگیره الکترونیک که می توان از آن ها به عنوان نوعی قفل درب نیز نام برد از طریق رمز، کارت و اثر انگشت قابل دسترسی می باشد ودیگر نیاز به حمل کلید و دردسرهای آن ندارید. از معروف ترین برندهای دستگیره هوشمند درب می توان به برند سامسونگ، میلره و کاداس اشاره نمود. اگر قیمت دستگیره های درب برای شما گران است می توانید سیلندر هوشمند را جایگزین این محصول نمایید. سیلندر دیجیتال و هوشمند کارکردی تقریبا مشابه دارد ولی با امکانات محدودتر.
چشمی درب دیجیتال و هوشمنداگر به دنبال چشمی برای درب ضد سرقت خود و یا سایر درب های چوبی هستید ما به شما چشمی های دیجیتال را پیشنهاد می دهیم. این محصولات علاوه بر ایجاد امنیت ظاهری بسیار لوکس دارد و در نبود شما از تمام رفت آمد ها عکس و فیلم برداری خواهند نمود.
این مدل از چشمی درب را به راحتی می توانید جایگزین مدل های قدیمی نمایید، نصب چشمی دیجیتال بسیار ساده و در زمانی کوتاه می توانید این محصول را نصب و راه اندازی نمایید. قیمت چشمی درب دیجیتال به مدل چشمی و نوع تکنولوژی و کیفیت آن بستگی دارد. شما به راحتی می توانید با استفاده از اپلیکیشن های تلفن همراه ارتباط بین گوشی و چشمی را برقرار نموده و از هر نقطه در کره زمین درب منزل خود را کنترل نمایید.
قفل درب از مهم ترین یراق آلات ساختمانی به شمار می رود. درب ورودی ساختمان شما بدون قفل ضد سرقت هیچ ارشی نخواهد داشت. از مهم ترین فاکتورها در هنگام خرید قفل درب، کیفیت آن و امنیتی است که برای شما ایجاد می کند. همواره سعی نمایید بهترین برندها را برای خرید قفل درب ورودی ساختمان انتخاب نمایید و به هیچ وجه در هنگام خرید این محصول خساست به خرج ندهید زیرا مساله ی امنیت جان و مال شما در میان است! قفل ها دارای انواع مختلفی می باشند:
قفل سرویس قفل درب ورودی قفل ضد سرقت قفل درب اتاق قفل درب حیاط ایمن ترین قفل درب حیاطبرخی از افراد بر این باورند که درب حیاط یکی از اولین تجهیزات برای ایجاد امنیت برای ساختمان شما می باشد. اما این درب بدون قفل کاربردی ندارد! پس اولین عنصر برای حفظ امنیت ساختمان، درب وردی نه بلکه قفل درب ورودی و حیاط است. قفل های حیاطی در دو مدل مکانیکی و برقی ساخته می شوند که قفل های برقی درب حیاط بسیار پرطرفدار و پرفروش می باشند. معروف ترین برندهای تولید کننده قفل آهنی درب حیاط برند کالی، فوروارد، سیزا و یوتاب می باشد. شما می توانید برای مشاهده و خرید قفل درب حیاط اینجا کلیلک نمایید.
قفل درب حیاط مکانیکی به دو دسته کلید ساده و کامپیوتری تقسیم بندی می شوند. قفل درب حیاط کامپیوتری دارای کلید و سسیلندر ضد سرقت می باشند که بدون کلید امکان باز نمودن این قفل ها کار بسیار سختی است. شما می توانید با استفاده از پیچ های موجود در جعبه محصول و یا روش جوش دادن قفل حیاطی را بر روی درب نصب نمایید. امروزه قفل های هوشمند درب حیاط نیز تولید شده که در حال رقابت با قفل های سنتی درب آهنی حیاط می باشند.
از دیگر یراق آلات ساختمانی می توان به سیلندر قفل اشاره داشت. سیلندر در داخل قفل درب قرار می گیرد و با چرخاندن کلید در داخل سیلندر، قفل باز و بسته می شود. سیلندر یا همان مغزی قفل، اگر دارای کیفیت لازم باشد به سختی شکسته می شود و حتی سیلندر های ضد سرقت که از جنس برنج و فولاد هستند در مقابل اسید هم مقاوم بوده و دچار آسیب نمی شوند. سیلندرها دارای انواع مختلف سوئیچی، دیجیتال، سیلندر سرویس و آپارتمانی می باشند. برخی از افراد هنگام جابجایی و نقل مکان به منزل جدید کل قفل درب را تعویض می نمایند در حالیکه شما به راحتی و با هزینه کمتری می توانید تنها مغزی قفل درب را تعویض و با خیال راحت در منزل جدید ساکن شوید.
برای خرید انواع یراق آلات با کیفیت و قیمت مناسب می توانید با فروشگاه یراق ابزار تماس بگیرید.
09126007011
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: قفل درب یراق آلات دستگیره درب یراق آلات ساختمانی دیجیتال و هوشمند دستگیره ها دستگیره درب درب ورودی چشمی درب زندگی ما مهم ترین ضد سرقت قفل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۰۸۰۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آدینه با داستان/ چی از آسمان افتاد؟!
داستان کوتاه
مریم رحمَنی
یک چیز سنگینی پرت شد توی حیاط. درست زیر پنجرهی اتاق خواب. از خواب پریدم و اولش فکر کردم خوابی دیدهام.مثل وقتهایی که خواب میبینم و بلافاصله بعد از بیدار شدن دنیای خواب و بیداری را نمیتوانم از هم تفکیک کنم.
پردهی پنجره را کنار زدم و توی تاریکی مطلق حیاط هیچ چیز ندیدم. بیاختیار دست کشیدم به تشک تخت و دستم که به جسم گرم جمشید خورد، بی که برگردم و نگاهش کنم، پتو را کشیدم تا زیر چانهام و سعی کردم دوباره بخوابم. چشمهایم بسته نمیشد و مدام تصویر مردی قوی هیکل میآمد جلوی چشمم که با نقاب مشکی و چاقوی تیز توی دستش بالای سر من و جمشيد ایستاده و... . هی چشمهایم را باز میکردم و سعی میکردم با تکان خوردن جمشيد را بیدار کنم، اما حالا بعد از گذشت یازده سال دیگر فهميده بودم این شکل خروپف کردن پشت سرش خواب عمیقی است که با این تکانها، حتی با افتادن احتمالا یک هیکل درشت مردانه توی حیاط نمیشود بیدارش کرد.
نور چراغ توی حیاط هی خاموش و روشن میشد و داشتم فکر میکردم کاش برای عوض کردنش بیشتر پافشاری کرده بودم یا لااقل خودم میرفتم یک لامپ میخریدم و خودم عوضش میکردم، حالا مگر عوض کردن یک لامپ چقدر کار دارد که من این چیزها را بیاندازم گردن جمشید و او هم هربار با گفتن جملهی "چقدر جدیدا حساس شدی"، از زیرش شانه خالی کند و مثلا بگوید فعلا که نور دارد!
لای پنجره باز بود و سوز تندی میآمد توی اتاق که برای هوای اردیبهشت ماه زیادی سرد بود. بالاپوشم را از روی پشتی صندلی برداشتم و انداختم روی دوشم.
برگهای درخت اکالیپتوس توی خیابان که نصفش کشیده شده بود توی حیاط خانهی ما، همینطور داشتند تکان میخوردند و یک صدای خشخش ریزی توی هوا میرقصید.
بوی دود سیگار از کنار بینیام رد شد و بیهوا سرم را بالا گرفتم و دنبال ماه توی آسمان گشتم. در هوای آلودهی مرکز شهر و وسط اینهمه شلوغی کمتر پیش میآید ماه را گوشهای از آسمان ببینم. با زن همسایهی طبقهی بالا که آمده بود دم پنجره و سیگار میکشید چشم تو چشم شدم. سرم را به علامت سلام تکان دادم و بالاپوشم را از دو طرف هی کشیدم فقط برای اینکه کاری کرده باشم. چون آنقدرها که تصور میکردم باد سردی نمیوزید.
-شما هم خوابتون نمیاد؟
- یه صدایی از توی حیاط شنیدم، اومدم پیاش!
همزمان گوش تیز کردم که صداهای اطرافم را بهخاطر بسپارم.
- من هیچ صدایی نشنیدم!
-مطمئنید؟ صدای وحشتناک افتادن یه چیزی از پشت بوم بود.
کلمهی پشت بام در لحظه روی زبانم چرخید وگرنه اصلا چه میدانستم آن "چیز" احتمالا سنگین از کجا افتاده روی زمين.
به شازده کوچولو فکر کردم و دوباره فکر کردم آن صدا برای شازده کوچولو بودن زیادی بزرگ بود.
زن گفت: چای یا قهوه میخورید؟
گفتم: این موقع شب نه! خوابم میپرد و تا صبح باید داستانسرایی کنم!
از حرف خودم خندیدم و گمان کردم حرف بامزهای زدهام، چهرهی بیتفاوت زن از آن فاصله و زیر نور کم رمق ماهی که اصلا نمیدانستم کجاست خندهام را جمع کرد و دوباره بالاپوشم را از دو طرف کشیدم به خودم.
زن گفت: شبها خیلی طولانیاند.
و دیدم که سیگار دیگری روشن کرد. روی نیمکت کهنهی وسط حیاط نشستم تا راحتتر بتوانم به حرفهایش گوش کنم. گردنم درد گرفته بود.
-شاید بهتر باشد از اول غروب دیگر چای یا قهوه نخورید!
-پس چکار کنم؟
- من و همسرم فیلم میبینیم. گاهی بازی میکنیم. منچ و مارپله.
دوباره خندیدم و دوباره خندهام را و بالاپوشم را جمع کردم.
- فیلمهای توی خیابان را هر روز میبینم. فیلم زندگی خودم را هرشب مرور میکنم. فیلم به چه کارم میآید.
داشت لابلای برگهای اکالیپتوس دنبال چیزی میگشت.
- ها... بیا... اومد بالاخره
-چی اومد؟
-ماه! خودتم داشتی دنبالش میگشتی.
از روی نیمکت بلند شدم و آمدم نزدیک ساختمان روی پنجهی پا و دیدمش. عینکم را نزده بودم و چیزی که میدیدم مجموعهای ابری از نور زرد بود. خب همین هم غنیمت بود. اینکه من درست نمیدیدمش دلیل بر درست نبودنش نبود.
-قشنگه.. نه؟
-خیلی
-فکر کن یه چیز گرد خیلی بزرگ وسط آسمون همینجور معلق وایساده، خود تو هم روی یه چیز گرد خیلی بزرگِ معلق وایسادی! اون تو رو نگاه میکنه، تو اونو.
صدای گوشخراش یک موتور سیکلت برای چند لحظه ارتباط کلامی ما را قطع کرد.
دستم را گذاشتم پشت گردنم و پرسیدم: شما صدای افتادن چیزی را از آسمان نشنیدید؟
- شاید شازده کوچولو بوده و با صدای بلندی خندید. آنقدر صدای خندهاش بلند شد که فکر کردم حتما جمشيد از خواب می پرد.
-برای صدای شازدهکوچولو زیادی بزرگ بود آخه
-گفتی قهوه نمیخوری؟
حتی منتظر جوابم نماند. پنجره را بست و چراغ را خاموش کرد.
یک برگ اکالیپتوس از روی زمين برداشتم و با دستم خردش کردم. بوی عجيبی دارد و هربار که همچین بوهایی به هم میخورد تصمیمهای عجیبی برای خانهداری میگیرم. مثلا اینکه چند برگ ازش بچینم و ببرم خانه و شبها دمنوشهای خوشمزه درست کنم. یا اینکه فردا عصر حتما کیک هویج درست میکنم و برای همسایهی طبقهی بالا میبرم و باهاش دوست میشوم. یا از این به بعد حتما توی قوری چای عناب میریزم.
برگها را از توی دستم ریختم کف حیاط.
توی آشپزخانه صدای سوت کتری بلند شد. جمشيد با قیافهی یک قاتل فراری نشسته بود پشت میز و یک صدای ممتد زشت را با جعبهی خالی کبریت در میآورد و هی زیر لب میگفت انگار یه دسته غاز وحشی حمله کردن تو اتاق خواب! صدای کشیده شدن پایهی صندلی از جایم پراند و جمشيد درست روی لبهی درگاهی آشپزخانه رویش را بهسمتم برگرداند و گفت: یادته گفته بودی وقتی بچه بودی یه دسته غاز وحشی از وسط کوچهتون رد شدن و تو ترسیدی؟
گفتم آره. اولینبار بود که یکی از بچههای کوچه داشت ماجرای قتل اميرکبير توی حمام فین رو تعریف میکرد.
- و تو فکر کردی قاتلهای امیرکبیر حمله کردن!
قهقهه زد و محکم خورد به در آشپزخانه. از صدای کوبیده شدن در به دیوار تکان سختی خوردم و پشت گردنم تیر کشید.
بعد خودش را جمع کرد و صورتش را جدی کرد و گفت:
-حق داشتی! حملهی غازهای وحشی خیلی ترسناکه!
قوطی نسکافه و جعبهی چای کیسهای کنار هم و هر دستم روی یکیشان.
یا باید چای میخوردم یا یک قهوهی فوری.